کد ها:هفته اول لغات 1100

voracious

حریص، پرخور سبع پر ولع خیلی گرسنه

وووری آشهارو خورد خیلی گرسنه بود وحریص

indiscriminate

یکسره،کورکورانه – ناشی از عدم تبعیض خال از تبعیض یکسره

این دیسک کریم اینا یکسره وکورکورانه خورده شده(ate)

 

eminent

مشهور،معروف برجسته بلند متعال مج بزرگ والا مقام هویدا

امینه توکار نت مشهور ومعرف شده

Prominent=important = eminent

steeped

سرشار، سرازیر،سرشار شدن- غرق- ناگهان سرخوردن

از تیپش معلومه غرق شده وناگهانی سرخورده ولباساش سرشار آبه وواب ازش سرازیره

replete

پر،لبریز،سرشار ومملو

راه پله ات سرشار وپر از آشغاله تمیزش کن

abound

فراوان بودن ،زیاد بودن وفور داشتن تعیین حدود کردن محدود کردن

یه باند یه باند ن تعدادشون  خیلی زیاده

technology

تکنولوژی ، فناوری

prognostication

پیش بینی کردن، تشخیص دادن قبلی مرض

Program ناسا تیکه شن  رو تشخیص داد و پیش بینی کرد

automation

 

اتومات ، ماشینی

اتوماسیون – خودکار

 

matron

بانو،زن خانه دار- کد بانو – بانو – زن شوهر دار- مدیره سرپرستار

بانو در مترون

paradox

متناقض نما، پارادوکس – قیاس – ضد ونقیض – بیان مغایر – اضداد

realm

حوزه،ناحیه قلمرو سلطان متصرفات ملکت ناحیه

راه re علم alm شما در چه حوزه وناحیه وقلمرو؟   

 

annals

 

تاریخچه ،سالنامه

تاریچه وسالنامه ات رو همیشه انالیز کن

 

compound

ترکیب کردن ، مخلوط کردن –مرکب –چند جزئی- جسم مرکب – لفظ مرکب – بلور دوتایی – محوطه – عرصه- حیاط- ترکیب- جسم مرکب- ترکیب کردن – امیختن

گامبواند یعنی کام پواند واز مخلوط وترکیب کردن وبه هم امیختن به وجود امدن

 

tinge

 

رنگ کم ، کمی ، مقدار جزئی ،کم-ذره

آدم های thin  وتینیجرها  ولباس تنگ ؛ کم وذره اند و ورنگ ورو پریده هستند

drudgery

خرحمالی،کارسخت وبی جذبه

درودگری کارسختیه

badger

دستفروش ،دوره گرد،خرده فروش – اذیت کردن- عصبانی کردن – گورکن- خرسک – شغاره- سربه سر گذاشتن – آذار دادن

Bad+ girl دوره گرد و دست فروشه و با التماس کردناش اذیت می کنه وآدمو عصبانی می کنه  به درد شغل گور کنی می خوره

Interminable

بی انتها – بی پایان  - پایان ناپذیر- تمام نشدنی – بسیار دراز

این ترمینال سر وته نداره از بس بزرگه

 

implore

 

درخواست کردن التماس کردن- عجز ولابه کردن – استغاثه کردن

این پلو رو بده به من التماست می کنم

perceive

درک کردن ، حس کردن ، فهمیدن-دریافتن – مشاهده کردن دیدن- ملاحظه کردن

پری اطلاعات رو save  کرد وهمه چی رو درک کرد وفهمید

 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.